چگونه در زندگی موفق باشیم، عنوانی کلیشه ای.
موفقیت برای هر کسی می تواند معانی مختلفی داشته باشد. برای برخی، به دست آوردن ثروت هنگفت می تواند موفقیت آمیز باشد.
برای دیگران، داشتن روابط خوب با همسر، والدین، فرزندان می تواند موفقیت آمیز باشد.
باز هم برای برخی، دستیابی به اهداف زندگی مانند نوشتن یک رمان، انتشار آهنگ، کسب مدال طلا، به دست آوردن آن شغل رویایی و غیره می تواند موفقیت آمیز باشد.
اما، هر تعریفی که از موفقیت دارید، باید بپذیرید که اساس همه نسخه‌های موفقیت ما شادی است.
همه ما دنبال خوشبختی می دویم.آموزش زبان آلمانی
اما قوانینی برای شاد بودن در زندگی وجود دارد.
وقتی پیروی از این قوانین را متوقف کنیم، زندگی ما تبدیل به یک تجربه دردناک، یک خاطره بد می شود.
بسیاری از ما نمی دانیم قوانین چیست و به همین دلیل مدام با شیوه زندگی خود اشتباه گرفته می شوند.
علاوه بر این، آنها در بیشتر عمر خود با قوانین اشتباه زندگی می کنند.
این قوانین غلط آنقدر در جامعه ما گسترده شده است که ما هرگز آنها را زیر سوال نمی بریم و کورکورانه از آنها پیروی می کنیم زیرا همه از آنها پیروی می کنند.
قانون ذکر شده در اینجا بیشتر شبیه اصولی هستند که شما را به داشتن یک زندگی خوب راهنمایی می کنند، یک زندگی شاد تا هرگز در پایان سفر خود پشیمان نشوید.
- خودآگاهی
باید علی‌رغم احساسات یا خلق و خویمان به وظیفه خود عمل کنیم زیرا انگیزه یا احساسات خوب هر روز ظاهر نمی‌شوند.
اما، اگر در وهله اول مایل به کار نباشیم، کار آسانی نیست.
اینجاست که خودآگاهی کمک می کند.
ذهن شما مدام به شما می گوید کارهایی را انجام دهید که از آنها بی خبر هستید.
تحقیقات نشان می دهد که 60 درصد از تصمیمات روزانه ما ناخودآگاه است.
شاید امروز می خواستید کارتان را تمام کنید، اما در پایان روز متوجه شدید که مشغول بازی کردن، معطل کردن بی دلیل یا تماشای قسمت های جدید سریال تلویزیونی مورد علاقه خود هستید که مدت ها منتظرش بودید.
فقط در پایان روز، از انتخاب های خود پشیمان می شوید.
فقط در پایان عمر، پشیمان می شوید که زمان محدود خود را صرف کرده اید.
زمانی که از انتخاب های خود آگاه باشیم، می توانیم بهتر انتخاب کنیم.
ما نیازی به بازی های ویدیویی نداریم زیرا کار روی پروژه معنادارتر و مناسب تر است.
البته ما به خاطر زندگی نکردن بر اساس ضمیر ناخودآگاه خود احساس ناراحتی خواهیم کرد.
ضمیر ناخودآگاه ما دشمن ما نیست. فقط ترجیح می‌دهد کاری را که روزانه انجام می‌دهیم انجام دهد و لذت را به زندگی روزمره ما می‌آورد.
هنگامی که آن تصمیمات ناخودآگاه را متوقف می کنیم و اقدامات مهم را انجام می دهیم، از منطقه راحتی خود خارج می شویم.
این چیز خوبی است.
هر چه بیشتر از منطقه راحتی خود خارج شوید، منطقه برتری شما گسترش خواهد یافت.
به زودی، منطقه راحتی جدیدی خواهید داشت که در آن کار درست را در زمان مناسب انجام می دهید.
به آنچه که ذهنتان به شما می گوید انجام دهید یا دوست دارید انجام دهید توجه کنید.
اگر کار درستی است، آن را انجام دهید. اگر اینطور نیست، از آن بگذرید.
اگر بگذرید، بدون شک برای مدت کوتاهی احساس ناراحتی خواهید کرد.
در این قانون برای موفقیت، خودآگاهی از احساسات، اعمال و افکارمان است.آموزش خوشنویسی با خودکار